« وقتی عقـــل، عاشـــق شود ...
عشـــق، عاقــــل میشود و ...
شهید میشوی ....! »
•شهید دکتر مصطفی چمران•
به
گزارش خبرنگار ایرنا ، امیر سرتیپ خلبان « عزیز نصیرزاده » روز پنجشنبه در
حاشیه مراسم اختتامیه سی و سومین دوره مسابقات قرآنی ارتش در جمع
خبرنگاران این مطلب را بیان کرد.
وی با تاکید بر این که چهارمین رزمایش فداییان حریم ولایت متفاوت تر و متنوع تر از سال های گذشته است، افزود: در این رزمایش که یک رزمایش تک نیروی و آفندی است، بخشی از انواع هواپیما های جنگنده بمب افکن حضور خواهند داشت.
معاون فرمانده نیروی هوای ارتش اظهارداشت: این رزمایش با مشارکت برخی پایگاه های نیروی هوایی ارتش و به مرکزیت بندر عباس در جنوب کشور اجرا می شود.
امیر سرتیپ نصیرزاده از جمله از اهداف برگزاری این رزمایش را ارتقاء سطح آمادگی رزمی نیروی هوایی ارتش و ارزیابی آموزش های انجام شده بر اساس بر نامه های تنظیمی و سالانه این نیروعنوان کرد.
وی خاطرنشان کرد: دستاوردهای این رزمایش بعد از پایان آن جهت بهره برداری آموزشی تبیین خواهد شد.
عناصر جوان، خودباوری و نهضت علمی در سایه ولایت فقیه
مقام معظم رهبری مدظله العالی:
با نشستن و خوردن و خوابیدن و تکیهی به بیگانه کردن و هوی و هوس را در زندگی حاکم کردن، هیچ ملتی به جائی نخواهد رسید. کسانی که وقتی صحبت دفاع مقدس میشود،منفیبافی میکنند؛ وقتی صحبت شهادت میشود، نیشزنی میکنند؛ وقتی بحث جانباز و ایثارگر پیش میآید، چهره در هم میکشند؛ وقتی بحث پیشرفتهای علمی و شکستن مرزهای علم پیش میآید، لبخند تمسخر میزنند؛ وقتی بحث سانتریفیوژهای مجموعهی غنیسازی هستهای پیش میآید، سر تکان میدهند و میگویند امکان ندارد، اینها از حرکت یک ملت چیزی نمیفهمند. تربیتشدههای تربیت غلط و اخلاق فاسد طاغوتی چیزی از تأثیر ایمان و حرکت و جهاد نمیفهمند.
1- تمام جلسات با قرآن آغاز گردد.
2- در وقت شرعی ظهر همه جلسات خاتمه و پس از نماز برقرار گردد.
۳- تذکرات و فرمایشات حضرت امام (ره) و حضرت مقام معظم رهبری و ... در مورد ساده زیستی و خوسازی با شیوه ای زیبا بصورت کارت چاپ و برای مسئولین ارسال گردد.
۴- پخش صدای اذان با بلندگو توسط مسئولین ذیربط.
۵- تابلو بسیار زیبا در مورد خودسازی ، تذکرات اخلاقی ، و ... تهیه و در مکانهای مناسب نصب گردد.
۶- برنامه های نماز جماعت در اداره را به شیوه ای مختصر و مفید تنظیم تا همگام بتوانند شرکت نمایند.
۷- از طریق مختلف کارمندان را به وظایف انسانی و اهمیت خدمت برای خلق را آگاه نمائیم.
۸- کارمندان را در چگونگی حفظ نهاد خانواده و یک زندگی منطبق با احکام اسلام آشنا نمائید.
۹- شورای امر به معروف به هر طریق ممکن از خوبیهای افراد و موسسات کتباً « و لفظاً» خصوصی و عمومی با اسم و رسم تشکر مادی و معنوی نماید.
۱۰- به بهترین معروفها توجه بیشتری بعمل آید و نماز و قرآن سرلوحه کار قرار گیرد .
۱۱- تشویق و ترغیب و تذکر و ارشاد نسبت به ضرورت رعایت حقوق دیگران
۱۲- شناسایی نیروهای توانمند و درد آشنا و معرفی آنان برای تصدی مسئولیت های مختلف
۱۳- برنامه ریزی وتبلیغات مناسب و تشویق کارکنان به تقوی ، بی اعتنایی به دنیا ، مجاهدت در راه خدا ، صداقت و درستی ، برادری و ایثار ، رحم و مروت ، انفاق،حسن خلق ، حفظ بیت المال ، وقت شناسی و انضباط
۱۴- چگونگی استفاده صحیح و مطلوب از بیت المال با توجه به آئین نامه و ایجاد یک تبلیغات گسترده در محیط اداره تا جو حفظ بیت المال غالب شود .
۱۵- شناسایی راه حلهای مناسب برای تسهیل و تسریع و هدایت و راهنمایی مراجعه کنندگان و دریافت و بررسی پیشنهادات و انتقادات مراجعین
۱۶- اهتمام لازم بر تحقق و اجرای فرامین حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری
۱۷- ملاقات عمومی هفتگی بالاترین مقام مسئول اداره مربوطه با کارکنان و مردم
آرام
نازنین عمه! آرام، مبادا شامیان صدای گریه و بی تابی دختر حسین(ع) را
بشنوند. این خرابه کجا و آغوش گرم و نوازشهای مهربان بابا کجا؟
هر
چه میخواهد دل تنگت، بگو. بابا، امشب به مهمانی دلِ بی قرارت آمده، بگو
از سیلی خوردنها و تازیانهها و آتش خیمههای عصر عاشورا. بگو از درد غربت
و محنت غریبی، بگو از صورتهای نیلی و اسیری و بیابانهای بی رحمی. بگو از
بی شرمی یزیدیان و کوفیان سست پیمان و استقبال شامیان، آرام، نازنین عمه!
آرام. اکنون تو، به مهمانی بابا میروی. سفر به سلامت!
پنجم
صفر مصادف است با سالروز شهادت سه ساله امام حسین (ع)؛ امشب رقیه (ع) است و
عمه، رقیه با اسیران دیگر وارد خرابههای شام شد، اما دیگر تاب دوری ندارد
پریشان در جست و جوی پدر است. امشب رقیه(ع)است و سر بابا، امشب ملائک
آسمان از غم دختر حسین (ع) در جوش و خروشند، امشب شب وداع رقیه و زینب (ع)
است.
با تولد حضرت رقیه (ع) در
سال ۵۷ قمری، مدینه نور دیگری گرفت و خانه کوچک امام، گرمای تازهای یافت.
دیری نپایید که ام اسحاق جان به جان آفرین تسلیم کرد و رقیه کوچک از نعمت
مادر محروم شد. امام حسین (ع) او را در آغوش پر مهر خویش، بزرگ کرد و
پیوسته به خواهرش زینب (ع) سفارش میفرمود که برای رقیه (ع) مادر باشد و به
او محبّت کند.
مردی که توانست مصداقی ارزشمند از یک «روحانی» در برابر «جسمانی» باشد و
مراتب رشد و اعتلای ویژگی های رفتاری خویش را در قامت دین و هیئت عرفان، به
سلامت و حقیقت طی کرده، به قلههای معرفت نایل آید، او کسی نیست جز آیت
الله میرزا محمدعلی شاه آبادی، مرد وارسته میدان علم و عمل.امروز ۱۶ آذر سال ۹۲ برابر است با سال روز رحلت بزرگمردی از خطه علم، تقوا و تندیسی از زمره اخلاق و رستگاری.
چنانکه امام خمینی(ره) در این باره می گوید:
«مرحوم آیتالله شاه آبادی علاوه بر آنکه یک فقیه و عارف کامل بودند یک مبارز به تمام معنا هم بودند.»
تلاشهای
ایشان برای تحصن علما بر ضد رژیم دیکتاتوری در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
و سخنرانی ها و دیگر تلاشهای جدی، پرصلابت و بصیرت آمیز ایشان در برابر
عمال حکومت جائر پهلوی از برگ های زرین تاریخ زندگی سراسر شور، شعور، نور و
ربانیت این روحانی حقیقی است.
سلام دوستان ، در جایی می خوندم که در صحرای محشر ، موقعی که بهشتیان مشخص می شوند ، همه بسمت بهشت حرکت می کنند. بهشتیان فقیر همان طور که دارند می رند فرشتگان جلوی اونها رو می گیرند و میگند باید حساب و کتاب دنیا رو ریز پس بدی.طرف رو می کنه به خدا میگه : ای خدا نه در دنیا مال و منالی به ما دادی که ما در راه غیر خرج کنیم و نه قدرتی که ظلمی به کسی بکنیم ، آن قدر دادی که محتاج کسی نباشم. خداوند رو می کنه به فرشتگان و میگه : راست میگه ، بزارید بره بهشت.
ثروتمند بهشتی میاد بره بهشت ، فرشتگان میگن : تو یکی که باید حساب و کتاب پس بدی. فقیر بهشتی میره بهشت عشق و حال ، چهل سال بعد یه روز می بینه که اون ثروتمند بهشتی تازه وارد بهشت میشه.رو میکنه بهش و مگه : چی شد ؟ ثروتمند بهشتی میگه : از اون موقع ( چهل سال قبل ) ریز به ریز دارم حساب پس می دم، اینقدر عرق کردم که از آب عرق من چهل شتر می تونستند آب بخورند ، خیلی جاهاشم تازه خدا لطف کرده و بی خیال شده...
دوستان اگر نگاه کنید همه پیامبرهای ما زندگی تجملاتی نداشتند چون اون ور قصه رو می دیدند حتی حضرت سلیمان هم از بیت المال برای شخص خودش بر نمی داشت و از راه درست کردن سبد با لیف خرما زندگی خودش رو می گذروند. سعی کنید در زندگی اونقدر از خدا بخواید که محتاج دیگران نشید ، اکر هم وضعتون خوبه همیشه دعا کنید که خدا لیاقت خرج کردن اون مال و منال رو بهتون بده...
داد می زد گریـه می کرد،می گفت:می خواهـم صـورت برادرم را ببــوسم...
اجازه نمی دادنـد
یکی گفت:خواهــر است مگر چه اشکالی دارد؟بگذارید بـرادرش را ببــوسد.
گفتند: شما اصرار نکنیـد نمی شود...
این شهیـد سـر ندارد.
وزارت خارجه رژیم اسرائیل سفرا و دیپلماتهای خود در حوزه رسانهای و تبلیغاتی را مکلف به ارتباط فشرده با مسئولان و سردبیران و به خصوص خبرنگاران و تحلیلگران متخصص امور ایران و پیگیر مذاکرات هستهای بین ایران و غرب کردهاند.
، برخی گزارشهای واصله از منابع مطلع حکایت از تحرکات بیشتر اسرائیلیها برای تداوم فضاسازی تخریبی در آستانه دور جدید مذاکرات هستهای بین ایران و گروه 1+5 در ژنو دارد.
در این ملاقاتهای حضوری و تماسهای تلفنی اسرائیلیها تلاش دارند تا با استناد به مفاد مذاکرات واقعی بعد از مذاکرات دور قبل بین برخی اعضای کشورهای غربی شرکتکننده در مذاکرات، در عین حال مطالب کذبی را به رسانهها درز بدهند که با فضای واقعی مذاکرات و جهتگیری و رویکرد کلی حاکم بر جلسات مذاکرات کاملا مغایر است.
بسم الله
امروز دقیقاً نمی دانم روز دوم و یا سوم محرم است، بدن مجروحم حدود ۲۰۰ (شاید کمتر) کیلومتر دور از وطن اسلامیم در یک کلبه روستائی در کنار جاده یکی از شهرهای عراق بر زمین افتاده است. همراهم صبح رادیو را روشن کرد برنامه کودک بود داشت برای امام حسین (ع) نوحه میخواند خیلی دلم گرفته است، شدیداً دلم می خواهد گریه کنم ولی صد حیف…
چند هفته است حمام نرفته ام بدنم خیلی کثیف است نه طهارت و نه پاکی، به همان ناپاکی روحم، اما دیشب خواب دیدم حمام رفته ام تمیز و پاک خیلی خوشحال بودم احتمالاً شاید چه می دانم شاید خداوند گناهانم را بخشیده باشد و شاید بالاتر قصد دارد از من راضی باشد و مرا پیش خود ببرد به هر حال احساس عجیبی دارم، در زندگی ام سعی کرده ام هیچ وقت وابستگی پیدا نکنم گرچه نتوانستم اما در همین چند لحظه خود را دارم برای دیدار او آماده می کنم. به هیچ چیز امیدی ندارم جز او تنها امیدم خدا تو هستی، هیچ سرمایه ای نیندوخته ام مرا چکار خواهی کرد، تو را به حق حسین (ع) تو را به مظلومیت علی اصغر…
به من رحم کن خدا، خدایا مرا ببخش، مرا پاک کن از این دنیا ببر، خدایا تو میدانی اگرچه گنه کار بودم، گرچه نافرمانی تو را کردم ولی خدایا تو بزرگتر از آنی، تو مهربانتر از آنی که بخواهی تن مجروح را در آتش اندازی خدایا از رفتنم ناراحت نیستم از چگونه رفتنم نیز ناراحت نیستم نگران مهمان نوازی تو هستم، چطور با من برخورد خواهی کرد خدا، مرا ببخش مرا ببخش خدا.
خداحافظ همگی شما
منبع:http://solalatozzahra.mihanblog.com