مأمور سابق سازمان
اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که در زمان دستگیری صدام دیکتاتور سابق عراق در
سال 2003 از او بازجویی کرده بود، گفت که در این بازجویی متوجه شده که
آمریکا خیلی چیزها را درباره صدام بهاشتباه متوجه شده است. به گزارش دیلی
میل، نیکسون، در کتابش با عنوان «گزارش به رئیسجمهور: بازجویی از صدام»
آورده است که صدام در بازجوییهای خود مدعی شده که هرگز در پی سلاحهای
شیمیایی نبوده است.
نیکسون در این بازجویی مأموریت داشته که صدام را پس از دستگیری شناسایی و هویت او را بهعنوان صدام واقعی و نه بدل او تأیید کند. نیکسون، از روی خالکوبی بازوی راست صدام و مچ دست او و همچنین جای گلوله روی پای چپ او و آویزانی لب پایینیاش از یک سمت، صدام را شناسایی کرده است. صدام برخلاف ظاهر پیر و ریش انبوهش روزی چهار سیگار میکشید و گوشت قرمز میخورد تا بدنی آماده داشته باشد و نیکسون نیز تأیید میکند که «صدام به طرز شگفتانگیزی بدنی آماده داشت».
این تحلیلگر سیا میگوید: به دلیل نبود ارتباط میان ادعاهای آمریکا درباره صدام و یافتههای من آمریکا خیلی چیزها را درباره دیکتاتور عراق اشتباه متوجه شده بود. اما من نتوانستم این حقیقت را به جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور سابق آمریکا ثابت کنم. همچنین صدام به نیکسون گفته بود: «آمریکا شکست خواهد خورد و خواهید فهمید حکومت کردن بر عراق آسان نیست».
به گزارش ، اندیشکده «دفاع از دموکراسی» در گزارشی پیرامون انتصابهای جدید در بدنه نیروی مقاومت بسیج مستضعفین ایران از سوی «آیتالله خامنهای» فرمانده کل قوای ایران نوشت: آیتالله خامنهای چندی قبل در حکمی سردار سرلشگر «غلامحسین غیب پرور» از فرماندههان سپاه پاسداران را به عنوان فرمانده نیروهای بسیج برگزید، انتصابی که حاوی پیامی دال بر میل به تقویت بسیج است و اینکه آیت الله خامنهای مراقب تهدیدهای فرارو نیز میباشد.
این اندیشکده مینویسد: بسیج همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستون مهم حکومت ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1979 میلادی به این سو است. بسیج برخلاف دیگر نیروهای منظم نظامی شکل گرفته از نیروهای تمام داوطلب است که تحت القائات سیاسی مذهبی قرار دارد و به شدت از خط عقیدتی روحانیون مطرح ایران پیروی میکند.
این اندیشکده در بخش دیگر به توانایی بسیج در مهار نیروهای مخالف نظام در سه دهه گذشته و درخواست رهبری ایران برای مقابله با «جنگ نرم» که این کشور غرب را متهم به تلاش برای تغییر عرصه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و البته ارزشهای مذهبی ایران مینماید، اشاره کرد.
بر اساس این گزارش، نیروهای بسیج بارها پایبندی خود به بدنه روحانیون حاکم بر ایران و ارزشهای انقلابی در داخل و خارج از کشور را نشان دادهاند. این نیرو بارها در نبرد ایران –عراق (جنگ تحمیلی) در قالب گسترده در جبههها حاضر شده و اینک با هدایت سپاه پاسداران در عراق و سوریه نیز حضور دارد و در داخل کشور نیز در قالب ماموران حراست از معیارهای اخلاقی نقش فعالی دارد.
اندیشکده دفاع از دموکراسی در حالیکه البته سعی نموده نیروهای بسیج را متهم به سرکوب شهروندان ایران نماید، نوشت: در زمان فرماندهی سردار «محمدرضا نقدی» رییس سابق بسیج این سازمان سعی کرد خود را فعال در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و انتقال ارزشهای انقلابی به نسلهای بعدی نشان دهد و در عین حال روابط نظامی خود با سپاه را نیز حفظ کند.
در بخش دیگر این گزارش، با اشاره به انتصاب سردار غیب پرور آمده است: انتصاب سردار سرلشگر غیب پرور به عنوان فرمانده نیروهای مقاومت بسیج نشانگر اعتمادی است که نخبگان نظام به وی دارند. او از حاضران جنگ ایران – عراق و نیروهای کارآزمودهای است که بعدا نقشهای بزرگی در کارهای آموزشی داشته و فرمانده نیروی سپاه در یکی از استانهای ایران (شیراز) شد.
سردار غیب پرور این اواخر جایگزین یکی از فرماندههان ایرانی کشته شده (شهید) در نزدیکی حلب سوریه شد و فرمانده پایگاه مرکزی امام حسین(ع) گردید که در زمان فرماندهی وی، این مرکز برنامههای آموزشی و استقرار نیرو در سوریه را گسترش داد.
در انتهای این مطلب با اشاره به اینکه انتصاب آیت الله خامنهای ادامه اسلاف این نیرو و تلاش برای گسترش فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و نظامی است، آمده است: در نامه رهبری ایران در انتصاب غیب پرور بر ادامه فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و نظامی چون اسلاف وی تاکید شده است. بسیج همچنان فعالیت به عنوان خاکریز و سد نظام برابر هرگونه اعتراض چون جریان سال 2009(فتنه سبز) و.. در ایران را ادامه خواهد داد.
طی بیانیه ی علماء "اهل السنة والجماعة" برای اولین بار وبشکل رسمی بامشارکت ۲۰۰ عالم وداعی دینی .. با حمایت مفتی الأزهر،. از وهابیت اعلام بیزاری کردند
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ وبسایت «میلیتاری امبدید» در مطلبی با توصیف ایران به عنوان چهارمین دشمن آمریکا پس از روسیه، چین و کره شمالی نوشت: ایران کشوری با جمعیتی بین 75 تا 80 میلیون نفر است که بیش از نیمی از آن را جوانان زیر 35 سال تشکیل میدهند. این کشور با وسعتی اندکی کمتر از آلاسکا، با 395 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، پس از عربستان، مقام دوم را در خاورمیانه در اختیار دارد.
صبح
امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان سراسر کشور با اشاره به
دخالت آمریکایی ها در منطقه غرب آسیا و برگزاری مانورهای نظامی و رزمایش
های دریایی با انتقاد صریح از حضور و دخالت نیروهای خارجی در منطقه و
همچنین اظهارات مقامات نظامی آنها در رابطه با رزمایش های ایران در منطقه
خلیج فارس فرمودند:
"
میگویند ایران در خلیج فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط ها!. از آن طرف
دنیا میآید رزمایش برگزار میکند؛ خب بروید همان خلیج خوکها، اینجا چه
میکنید!؟ خلیج فارس خانهی ما است. جای حضور ملت ایران است"
بلاشک
انتخاب این جمله هوشمندانه از سوی رهبرحکیم انقلاب در میان رسانه های جهان
و همچنین مجامع نخبگانی بازخوردهای فراوانی خواهد داشت. بدین منظور گزیده
ای از اتفاقات پیرامون خلیج خوک ها برای درک عمیق تر از هشدار رهبری معظم
انقلاب ارائه میکنیم.
خلیج خوکها
ناحیه ای در مرز کوبا و آمریکا است که بیش از 50 سال پیش(1961) جوخه ای
نظامی متشکل از 1500 سرباز تعلیم دیده متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا، سیا،
به آن حمله کردند که این حمله مقدمه عملیاتی کاملاً محرمانه برای سرنگونی
حکومت تازه تاسیس فیدل کاسترو بود که «آیزنهاور» به عنوان پایه گذار اصلی
این ماموریت و «جان اف کندی» به عنوان ادامه دهنده آن ادعا می کردند که این
عملیات با هدف جلوگیری از گسترش کمونیسم در جهان انجام شده است. با این
حال کارها همانطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت.(خبرآنلاین)
نویسنده در این کتاب با عنوان «فاجعه درخشان» قبل از هرچیز ذهن مخاطب خود را به جنگ ویتنام معطوف می کند و حادثه خلیج کوبا را به آن تشبیه می کند که مسائل زیادی برای اذهان عمومی در آمریکا روشن کرد. حادثه خلیج کوبا در اصل ماموریتی بود که بذر آن در دوران ریاست جمهوری آیزنهاور کاشته شد و تمام استدلال عملیات نظامی هم ترس شخصی رئیس جمهور وقت آمریکا از قدرت گرفتن اتحادیه جماهیر شوروی و طرفدارانش در جهان بود که فیدل کاسترو از نزدیکترین آنها به آمریکا محسوب میشد.
آیزنهاور اصرار داشت این ماموریت محرمانه باقی بماند که بعد از او، کندی با وجودی که شک و ابهامات زیادی در این ماموریت می دید ولی مجبور شده بود مخالفتی با این نظر نداشته باشد. ماموریت در 15 آوریل سال 1961 با برخی حملات هوایی به مواضع دفاعی کوبا آغاز شد که بعد از آن قرار شد گروه نظامی متشکل از تبعیدی های کوبایی به همراه نظامیان آمریکایی به خلیج کوبا حمله کنند که مقدمه سرنگونی حکومت کاسترو فراهم شود ولی در شروع کار همه چیز عکس شده بود.
کشتی هایی که قرار بود نیروها را در ساحل خلیج پیاده کند در منطقه ای پیش بینی نشده به گل نشسته و به خاطر مشکلات دیگری که در مراحل بعدی عملیات پیش آمده بود، کندی روز بعد یعنی 16 آوریل عملیات را لغو کرد تا نیروها روز بعد بتوانند با تجدید قوا به مواضع کوبا حمله کنند ولی به طور مرموزی کل ماموریت لغو شد به طوری که خود نیروهای نظامی نیز از این موضوع تعجب کرده بودند.
ضمن اینکه در هیچ سند تاریخی معلوم نشد که چرا این ماموریت از سوی مقامات آمریکایی لغو شد ولی درس هایی که می توان از این حادثه گرفت را باید در لیبی و عراق و افغانستان به مقامات آمریکایی گوشزد کرد. روزنبرگ در کتاب خود درس های دیگری به مقامات آمریکایی یادآوری کرده است و می نویسد: «به نظر می رسد اگر در آن زمان آمریکا موفق می شد کوبا را به اشغال خود درآورد هیچ چیزی به دست نمی آورد چرا که در زمان حال نتایج اشغال عراق و افغانستان چنین چیزی را نشان می دهند.»(خبرآنلاین)