سخنگوی جریان صدر مهمترین مأموریت «گردانهای صلح» را دفاع از مقدسات برشمرد و گفت: این گردانها با انضباط و توانمندی بالا مامور محافظت و حمایت از مقدسات اسلامی عراق هستند.
شیخ «صلاح العبیدی»، سخنگوی جریان صدر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در بغداد تصریح کرد: گردانهای صلحی که مقتدی صدر تشکیل داد، براساس برنامه ریزی و انضباط بسیار بالا عمل خواهند کرد و ماموریتهای دفاعی را برعهده خواهند داشت که مهمترین آن دفاع و حمایت از مقدسات است.
العبیدی در این ارتباط توضیح داد: مقتدی صدر دستور تشکیل کمیتهای مرکزی متشکل از سه نفر را داد که خود آنها را انتخاب کرده بود و قرار است، این کمیته دفاتری در تمام استانهای عراق دایر کند و فعالیت اداری آن به صورت هرمی است و اینکه این کمیته کانون و هسته گردانهای صلح را تشکیل خواهد داد.
شیخ العبیدی تصریح کرد: مقتدی صدر تاکید کرده است که هرگونه تخلف از آیین نامه انضباطی در این گردانها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت و با انضباط و توانمندی بسیار بالایی که دارد، میتواند ماموریت محافظت و حمایت از مقدسات را انجام دهد.
پایگاه خبری «فورث مدیا» نوشت: چراغ سبز بکار گیری نیروهای داعش برای از بین بردن عراق و تبدیل شدن نبرد سوریه به نبردی عظیمتر در خاورمیانه و نیز خلاصی از دست ایران در نوامبر سال 2013 کلید خورد.
بر اساس این گزارش، یک منبع نزدیک به عربستان و «سعد حریری»، نخست وزیر سابق لبنان فاش کرد که سفارت آمریکا در آنکارای ترکیه مقر عملیات داعش است.
این فرد نزدیک به سعد حریری که مایل به افشای نامش نبود، در این زمینه گفت که چراغ سبز نبرد کنونی در عراق پشت درهای بسته و در هنگامی که اندیشکده «شورای آتلانتیک» آمریکا در آنکارا در تاریخ 22 تا 23 نوامبر سال 2013 نشستی را برپا کرده بود، کلید خورد.
شورای آتلانتیک، اندیشکدهای بسیار تاثیر گذار بر آمریکا و ناتو و سیاستهای خارجی کاخ سفید است.
این فرد در ادامه مدعی شد که واشنگتن فشارهای بسیاری را بر «نوری المالکی»، نخست وزیر عراق جهت کنارهگیری وارد میکرده است.
این گزارش میافزاید، شاهزاده «عبدالرحمان الفیصل» مسئول حمایت مالی عملیاتی داعش است اما مقر فرماندهی عملیات در سفارتخانه آمریکا در آنکارا واقع است.
وی در خاتمه افزود:« تا جایی که من میدانم حرکتی بدون مجوز «ریکاردینیو» سفیر آمریکا در ترکیه صورت نمیپذیرد.»
کنار هلیکوپتر جنگیاش ایستاده بوده و به سوالات خبرنگاران جواب میداد
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت:
ما برای خاک نمیجنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام درخطر باشد...
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند
شیرودی آستینهایش را بالا زد
چند نفر به زبانهای مختلف از هم میپرسیدند:
کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده!!!
شیرودی همانطور که میرفت ، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت:
نماز! دارند اذان میگویند...
خاطره ای از زندگی خلبان شهید علی اکبر شیرودی
منبع: کتاب برگی از دفتر آفتاب، صفحه ۲۰۱
تحلیل جالب پژوهشگر اندیشکده بروکینگز آمریکا
ایران؛ شیری که داعش با دم آن بازی نمیکند
سلفیها تیزی ذوالفقار ایران را خواهند چشید ایرانیان تقصیر بوجود آمدن داعش و سلفش القاعده در عراق را به گردن اشغال عراق در سال 2003 توسط آمریکا و انگلستان میاندازند. جالب است که قطعاً بزرگترین ذینفع جنگ جرج بوش، ایران بوده است. این جنگ دشمن خونخوار ایران صدام حسین را سرنگون کرد که هشت سال جنگ را بر این کشور اسلامی تحمیل کرد.
ادامه مطلب ...
دو دختر جوان اهل سنت ساکن موصل که مورد تجاوز جنسی وحشیانه عناصر گروهک تروریستی عراق و شام (داعش) قرار گرفته بودند در گفتوگو با شبکه تلویزیونی "العراقیه"، تشریح کردند که چطور عناصر داعش پیاپی آنها را مورد تجاوز قرار دادهاند.
آنها ابراز داشتند: عناصر داعش وارد منزل ما شدند، خیلی
بدقیافه بودند و مسلح هم بودند. سخنان آنها مفهوم نبود و به زبانی غیر از
زبان ما سخن میگفتند. یکی از آنها با سلاحش به ما حمله کرد. من و خواهرم
از هوش رفتیم. من با صدای خواهرم به هوش آمدم و دیدم کسی با موهای من بازی
میکند.
یکی از این خواهرها میگوید: شنیدم که یکی از این عناصر به
لهجه خلیجی سخن میگفت، یکی دیگر از آنها به زبانی سخن می گفت که من آن را
نشنیدم. من در مقابل آنها مقاومت کردم، اما آنها با ضربه به سر من زدند.
وقتی به هوش آمدم دیدم که تمام بدنم غرق در خون است و دو نفر به من تجاوز
کردهاند.
تروریستها در عراق از مسابقات جام جهانی سوء استفاده کرده و به کشت و کشتار میپردازند؛ برایشان بهتر است این حوادث زمانی اتفاق بیفتد که جهانیان حواسشان به یک نقطه دنیا که مسابقات در آن است، معطوف باشد.
اما امروز دیگر کمتر کسی است که وجود سیاست در ورزش و خصوصاً فوتبال که طرفداران فراوانی هم دارد را نفی کرده و به نظر دیگری معتقد باشد.
متأسفانه از فرط نفوذ این ورزش به زندگی مردم جهان هنگامی که این ورزش در سطح جهانی خود برگزار میشود تمام افکار عمومی به سوی اتفاقات این ورزش جلب شده و دیگر خبرها کم و بیش توسط مردم مورد توجه قرار میگیرد.
این حجم طرفدار نیاز به مدیریتی سیاسی داشته که افکار و توجه شان به هر چیزی که سیاستمداران میل به آن دارند و منافعشان در آن است گمراه کنند و در مرحله بعد با خیال راحت به غارت ممالک دیگر و کشتن مردم نقاط جهان و حتی به جاسوسی گستردهتر بپردازند.
خصوصاً رسانههای جهان هم که معمولاً سیاستهای وابسته به حکومت متبوع خودشان را در این بحث دنبال میکنند سعی میکنند نسبت به تبلیغات گسترده این موضوع اقدام کنند تا همگان با جام جهانی فوتبال درگیر شوند.
این موضوع در مورد کشورهایی صدق میکند که اهداف استعماری و امپریالیستی دارند و مدام به فکر حمله به کشورهای دیگر، تغییر حکومتها، سو استفاده از منابع دیگر سرزمینها و ... است و به ساختن ویژه برنامههایی با این موضوع میپردازند.
چه بهتر اینکه این حوادث زمانی اتفاق بیفتد که جهانیان حواسشان به یک نقطه دنیا که مسابقات در آن است معطوف باشد و متوجه کار آنها نشوند؛ در حقیقت امروز فوتبال به نفع سیاسیون تغییر مسیر داده و تبدیل به ابزاری برای سرگرم کردن افکار عمومی توسط رسانهها شده است.
امروز در سطح جهان مطمئناً فوتبال دیگر بعد ورزش نداشته و ابعاد دیگر آن مورد توجه است؛ سیاست یکی از ابعاد فوتبال است، آنقدر برگزاری این مسابقات سرگرم کننده است که تمام ارکان یک کشور درگیر در اجرای آن میشوند.
در همین اثنا است که بسیاری از موضوعات دیگر فراموش شده. چه بسا در گوشهای از دنیا حکومتی در حال فروپاشی است اما مردم دنیا هیچ توجهی ندارند و اصلاً رسانههایشان این موضوعات را به نمایش نمیگذارند.
در کشور برزیل مخالفتهای گستردهای درباره برگزاری این مسابقات با وضع بد اقتصادی مردم انجام شده ولی باز میبینیم درون حکومت برزیل با تمام این معضلات که میتوانست با مخارج صرف شده در جام جهانی بهتر شود این جام برگزار شده و زور فوتبال قدرت نمایی میکند.
و یا مثالی دیگر در عراق که توسط تروریستها که از کشورهای حامی تروریست تغذیه میشوند از این وضع سو استفاده کرده و به کشت و کشتار میپردازند؛ البته کسی با ذات ورزش مخالفتی ندارد بلکه مخالفت از آنجایی شروع میشود که فوتبال وسیله اضرار به غیر شده و حقوق ممالک دیگر مورد تهاجم قرار میگیرد
نامش «علمدار» است، جانباز 62 درصدی که به سختی نفس میکشد، میگوید: دردهایم نعمتند، من چون اقتدار و سربلندی ایران عزیز را میخواهم به سختی نفس میکشم تا مردم ایران راحت نفس بکشند.
در بهترین دوران زندگیش یعنی دوران جوانی دست از همه چیز شست و برای به تحقق رسیدن اهداف و آرمانهای واقعی نظام مقدس جمهوری اسلامی جوانیش را تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی کرد او شاید اگر در آن موقع به جبهه نرفته بود مثل همسنیها و دوستانش که الان از سرمایه داران کلان هستند در رفاه و آسایش زندگی میکرد.
چون سرمایه دار بود برایش به راحتی دولا وراست میشدند اما او فدایی شد تا رفاه و آسایش و امنیت را برای سایرین به ارمغان آورد.
بله علمدار غلامی جانباز 62 درصدی به سختی نفس میکشد تا ما راحت نفس بکشیم؛ سرفه امانش را بریده در جیب او انواع اسپریهای جور واجور و رنگارنگ به چشم میخورد بعضی از این اسپریها را باید با داشتن کفش آهنی بدست آورد.
این همه سختی و زجر و درد شبانه ذرهای از اراده وهدفش را نکاسته و میگوید درد و الام را برای خود یک نعمت میدانم و خدایی با آن حال میکنم!
زیرا امید دارم رضای خدا در آن باشد و من چون اقتدار و سربلندی ایران عزیز را میخواهم به سختی نفس میکشم تا مردم ایران راحت نفس بکشند.
این قهرمان خردلی هم اکنون در بیمارستان ام آر آی شیراز با درد و الام دست و پنجه نرم میکند و وب مظلومین شیمیایی ایران در گفتگویی که با او داشت بر خود بالید و به این مردان آهنی و بیادعا افتخار کرد و این ایثار و از خود گذشتگی را به مقام معظم رهبری تبریک میگوید و این نوید را به مردم صبور و ارزشی ایران اسلامی میدهد که آرام و بدون دغدغه باشید و راحت بخوابید که تا ما این قهرمانان خردلی را داریم همیشه با اقتدار و سربلندی و عزت زندگی خواهیم کرد.
و این را هم بدانیم که بالندگی و سربلندیمان را مدیون این ایثارگران بیادعا هستیم به او میگوییم چه مشکلاتی دارید او خندهای زیبا همراه با تبسم میکند و میگوید مشکل فراوان اما از بیان آن معذور.
متعجب از او میپرسم واضح بگویید میگوید «در برابر مشکلات ایستادگی میکنم تا خدای ناکرده بدخواهان نظام و رهبری سوء استفاده نکنند
-
در زمان جنگ جلساتی در خصوص وضعیت جبهه ها با مسئولین و فرماندهان تشکیل می شد . دریکی از روزها من در معیت شهید والا مقام عباس بابایی و شهید بزرگوار صیاد شیرازی بودم. شهید صیاد شیرازی به شهید بابایی گفت : عباس جان امروز ساعت ۴ ستاد نیروی زمینی جلسه داریم شما هم باید تشریف بیاورید .
شهید بابایی به شهید صیاد گفتند: (( بالامجان ما که ماشین نداریم چه طوری این همه راه را بیاییم )) .شهید صیاد گفتند : (( مشکلی نیست من راننده و ماشین میفرستم شما را بیاورد )) . این را هم بگویم شهید بابایی بجز مواقع پرواز همیشه با لباس بسیجی بودند.
بعداز ظهر راننده و ماشین آمد جهت بردن شهید بابایی. به اتفاق ایشان و یکی دیگر از برادران به جلو ساختمان آمدیم . ماشین و راننده آماده بود . راننده ای که آمده بود گفت: من آمده ام تیمسار بابایی را ببرم . شهید بابایی گفت : ((بالامجان تیمسار بابایی رفت، شما ما را برسان)) . سوار ماشین که شدیم راننده در حالی که سیگار می کشید شروع کرد به فحاشی به اُمرای ارتش و همین طور بد و بیراه میگفت ازجمله به شهید بابایی. من چند بار خواستم به او بگویم که حواست باشد ایشان تیمسار بابایی هستند اما شهید بابایی نگذاشتند .
بهرحال به درب ورودی ساختمان ستاد نیروی زمیینی رسیدیم و وارد دژبانی شدیم. دژبان جهت شناسایی، هویت افراد را سوال کرد . شهید بابایی گفت :من بابایی هستم ٰاما دژبان قبول نمی کرد لذا دژبان به دفتر شهید صیاد تلفن زد و دفتر شهید صیاد هویت ایشان را تایید و به دژبان دستور ورود ایشان را داد. دژبان با احراز هویت شهید بابایی جلو آمد و احترام نظامی محکمی انجام داد و گفت: بفرمایید تیمسارٰ.. شهید بابایی وارد محوطه شد و ما در دژبانی منتظر ایشان ماندیم .
به محض اینکه دژبان به شهید بابایی احترام نظامی کرد .راننده رنگش مثل گچ سفید شد وگفت بدبخت شدم ، ایشان تیمسار بابایی بودند و من این قدر فحاشی کردم . “آخ که بیچاره شدم، الان است که تیمسار بابایی شکایت مرا به تیمسار صیاد بکنند و تیمسار صیاد هم مرا بیچاره خواهند و حسابی مرا تنبیه می کنند . حدود ۲ ساعت بعد شهید بابایی و شهید صیاد از ساختمان ستاد خارج و به سمت دژبانی آمدند . این بنده خدا حسابی ترسیده بوده. به محض ورود شهید صیاد و شهید بابایی به دژبانی ٰ شهید صیاد به شهید بابایی گفتند: ایشان بودنند تیمسار! حتما ایشان را تشویق میکنیم .حتما ایشان را مورد تفقد قرار میدهیم . راننده هاج و واج داشت نگاه میکرد ومتعجب شده بود . ناگهان زد زیر گریه وشروع به گریستن کرد و از کاری که کرده بود خجالت کشید .شهید بابایی جلو آمد و او را دربغل گرفت و گفت: بالامجان چیزی نشده و مساله ای نیست ما باهم برادریم .راننده نیز از شهید بابایی عذر خواهی کرد .
روحشون شاد
امیر سرتیپ حیدری، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه این نیرو تمام تحولات عراق را رصد میکند، اظهار کرد: ما این آمادگی را به لحاظ نظامی داریم که هر موقع فرمانده کل قوا و فرماندهان ارتش اجازه دهند به وظیفه و تکلیف قانونی خود عمل کنیم.
سلام علیکم بارها از شما و منبری های مقلدان شما شنیده ام که یکی از بزرگترین خیانت های جمهوری اسلامی و رهبران آن به جهان تشیع، حمایت از سنی های کشور فلسطین و سوریه و فارغ شدن از بلاد و بقاع متبرکه شیعه است، بارها شنیده ام که اعلام داشته اید بجای مسجد الاقصی باید به فکر مبارزه با غاصبان و مخربان قبرستان بقیع بود، بارها شنیده ام که خیانت جمهوری اسلامی چرخاندن نگاه ها از کربلا به قدس است، امروز کربلا این قطب عالم تشیع و دیگر اماکن متبرکه کشورِشیعه نشین عراق و هزاران زن و مرد شیعه عراقی در معرض خطر جدی گروه سنی های تکفیری داعش قرار دارند بنده به عنوان یک بچه شیعه از شما منادی و مدعی حفظ و حراست از اصول اصیل شیعی و پاسدارِحرم های متبرک ائمه اطهار(ع)!، عاجزانه درخواست و مطالبه می نمایم با صدور فتوای جهاد علیه این سنی های تکفیری خیل طرفداران و مقلدانتان را که سال هاست با قمه زنی- بنا به استدلال خودتان- روحیه جهادی و حماسی خود را حفظ کرده اند، به عراق گسیل دارید تا از اصول و خطوط قرمز شیعه! دفاع نمایند. امید است علت سکوت این چند روزه شما تدوین متن چنین حکمی بوده باشد چرا که سکوت در این شرایط ممکن است توسط طرفداران جمهوری اسلامی دلیلی بر طبل تو خالی بودن ادعاهای قبلیتان جلوه داده شود! بی صبرانه منتظر حضور شما، مقلدان و اقوامتان در این جهاد فی سبیل الله هستیم
عراق یک امام خمینی کم دارد ...
اگر امروز امام خامنهای، فرمان دهد؛ عراق را حفظ کنید ...
ارتش داعش که هیچ، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد ...